دسترسی پذیری چیست؟ چه فواید و قواعدی دارد؟

امروزه در دنیای توسعه‌ وب افراد بسیاری وجود دارند که از دسترسی‌پذیری صحبت می‌کنند. قابلیتی که باعث می‌شود تا دسترسی داشتن به یک اپلیکیشن تقریبا برای همگان فراهم شود. بیایید ابتدا با اینکه دسترسی‌پذیری چیست و چه فوایدی می‌تواند برای ما داشته باشد آشنا شویم و پس از آن ۲ قاعده مهم در رابطه با دسترسی‌پذیری را بررسی می‌کنیم.

دسترسی‌پذیری چیست؟

منظور از دسترسی‌پذیری این است که به یک اپلیکیشن قابلیتی بدهیم تا هر تعداد فردی که می‌توانند از آن استفاده کنند. 

اگر تا به حال نتوانسته باشید که در یک وبسایت به درستی متن‌ها را مطالعه کنید و یا اینکه روی دکمه‌ای –به دلیل اندازه کوچک و…- کلیک کنید، پس بدانید که دسترسی‌پذیری آن وبسایت با مشکلاتی مواجه شده است. این‌ها مواردی از مشکلات دسترسی‌پذیری و استفاده‌پذیری وبسایت‌های مختلفی هستند. 

کارهای مختلفی وجود دارد که یک وبسایت ممکن است براساس اشتباهاتی که در کنتراست رنگی، اندازه متن، دسته‌بندی صفحات و… انجام داده است، کاربر را از انجام آن‌ها متوقف کند. تمام این موارد نقاط شکستی هستند که در دسترسی‌پذیری یک وبسایت شکل می‌گیرند.

ممکن است برخی از کاربران نتوانند به خوبی با ماوس کار بکنند، بنابراین وظیفه وبسایت آن است که قابلیت ناوبری در وبسایت را براساس کلیدهای کیبورد فراهم سازد. 

برخی از کاربران ممکن است نابینا باشند، به همین دلیل وبسایت‌ها باید بتوانند که ساختار مناسبی از محتوا را در اختیار Screen Readerها بدهند تا بتواند متن را برای کاربران بخواند.

جامع‌ترین راهنمایی که می‌توانید برای ساخت یک وبسایت دسترسی‌پذیر پیدا کنید WCAG است که توسط W3C منتشر شده است. در این راهنما ۴ اصل مهم در رابطه با دسترسی‌پذیری بیان شده است:

  • قابلیت دریافت – تمام کاربران می‌توانند محتوای داخل برگه را دریافت کنند؟
  • قابلیت اجرا – تمام کاربران می‌توانند با برگه تعامل و ارتباط برقرار کنند؟
  • قابلیت فهمیدن – تمام کاربران می‌توانند محتوای داخل برگه را درک کنند؟
  • قدرتمند – محتوا می‌تواند توسط برنامه‌ها و دستگاه‌های مختلف از جمله Screen Readerها تفسیر شود؟

دسترسی‌پذیری چرا مهم است؟

دسترسی‌پذیری برای مدت‌های طولانی یکی از استانداردهای مهم در دنیای وب به شمار می‌رفته است. اولین نسخه از راهنمایی‌های دسترسی‌پذیری محتوای وب در سال 1999 نوشته شد. در حالیکه این راهنما و استاندارد برای مدت طولانی است که وجود دارد اما هنوز هم شرکت‌ها و پروژه‌های بسیاری وجود دارد که دسترسی‌پذیری را جدی نمی‌گیرند و آن را به قسمتی از روند طراحی وبسایت‌شان اضافه نمی‌کنند.

با وجود چنین وضعیتی دادخواست‌هایی تحت عنوان Title III از طرف ADA یا Americans with Disabilites Act ثبت شده است. طبق این دادخواست تمام فضاهای عمومی و تجاری باید همه چیز را به صورتی طراحی بکنند که افراد با ناتوانی‌های منحصر به فرد بتوانند به همان اندازه افراد کاملا سالم از ویژگی‌ها و تسهیلات برخوردار باشند. در حالیکه این دادخواست‌ها برای فضاهای فیزیکی نوشته شده است اما می‌توان نفوذ آن در دنیای وب را در وبسایت‌های مربوط به آموزشگاه‌ها و فروشگاه‌های آنلاین مشاهده کرد. البته در ژوئن سال ۲۰۱۷ نیز یک قاضی دادگاه فدرال قوانینی را برای دنیای وبسایت‌ها به ثبت رسانده است که می‌توانید در این لینک آن را نیز مطالعه کنید.

فواید دسترسی‌پذیری وب

قوانین و دادخواست‌ها تنها دلایلی نیستند که براساس آن‌ها باید به فکر دسترسی‌پذیری در دنیای وب باشیم. تمرکز کردن روی دسترسی‌پذیری وب فواید بسیاری را شامل می‌شود:

فواید سئو

قواعدی که براساس آن‌ها مطمئن می‌شویم که محتوای وب برای همگان قابل درک و دریافت است به بات‌هایی که وبسایت را برای گوگل و دیگر موتورهای جستجوگر ایندکس می‌کنند نیز این قابلیت را می‌دهد تا با سرعت و آسانی بیشتری بتوانند محتوای وبسایت را دریافت کنند. 

راهنماهای بسیاری که در رابطه با دسترسی‌پذیری وب نوشته شده است روی ایجاد محتوای متنی جایگزین برای ویدیوها و تصاویر تمرکز دارند. این موارد علاوه براینکه برای Screen Readerها یک گزینه مثبت حساب می‌شود همچنین روی سئو نیز تاثیر می‌گذارد. 

وقتی که محتوای صفحات‌تان را به صورتی پیاده‌سازی کردید که مردم بتوانند راحت آن‌ها را درک کنند، بات‌های گوگل نیز از این قضیه تاثیر خواهند گرفت. 

فواید استفاده‌پذیری

همه ما در برخی اوقات با وبسایت‌هایی مواجه شده‌ایم که به خوبی قابل استفاده نبوده‌اند: متن‌ها با پس‌زمینه کنتراست خوبی نداشته‌اند، دکمه‌ها به اندازه کافی برای کلیک کردن روی آن‌ها بزرگ نبوده‌اند و موارد بسیار دیگری.

برخی دیگر از مشکلات استفاده‌پذیری بسیار پیچیده‌تر و بزرگ‌تر هستند، در هر حال باید برای حل کردن آن‌ها سعی کنید. براساس یک تحقیق در سال ۲۰۱۰ US Census اعلام می کند که ۱۹ درصد جامعه آمریکا ناتوانی‌های مختلفی دارند. وبسایت‌هایی که استفاده‌پذیری خوبی ارائه دهند حتی روی رشد بازار خودشان تاثیر مستقیم خواهند گذاشت و آن را بهتر می‌کنند. با این کار آن‌ها به افراد بیشتری این قابلیت را می‌دهند تا بتوانند از سرویس‌های آن‌ها استفاده کنند. دسترسی‌پذیری در وب حال بیشتر از هر زمان دیگری مهم است و این اهمیت در حال رشد و ارتقا است. 

حال که با دسترسی‌پذیری و فواید آن آشنا شدیم وقت آن است که دو قاعده مهم که دسترسی‌پذیری به ما یاد می‌دهد را بدانیم.

قاعده اول: طراحی وب فراتر از طراحی گرافیکی است

وقتی که برای اولین بار یک شغل طراحی وب را برای خودم پیدا کردم، افراد آنجا به من یک تصویر از وبسایتی دادند و گفتند که این تصویر را به یک وبسایت واقعی تبدیل کنم. بعد از اینکه طراحی را به پایان رساندم، آن‌ها وبسایت را با تصویر مقایسه کردند و گفتند که من اشتباهاتی داشته‌ام:

  • ارتفاع خطوط باید ۱۸ پیکسل باشد نه ۱۶.
  • رنگ طوسی که استفاده کرده‌اید میزان روشنایی اشتباهی دارد.
  • سایه مربوط به کادرها را نیز اشتباه مقداری دهی شده است.
  • و چیزهای دیگری از این دست.

با وجود آنکه آن‌ها بسیار دقیق روی این موضوعات نگاه داشتند اما هیچکداممان به این موضوع فکر نمی‌کردیم که این وبسایت قرار است روی یک موبایل ۹۹ دلاری آندروید با شبکه 3G و یا برای فردی که مشکلات بینایی دارد به چه شکلی باشد. در حقیقت تمام نگرانی‌های ما در آن لحظات موضوع المان‌های بصری و گرافیکی بودند. 

اما واقعیت آن است که با در نظر گرفتن شیوه دسترسی افراد به المان‌های وبسایت، طراحی وبسایت چیزی فراتر از تنها طراحی گرافیکی خواهد بود. بنابراین بعد از آن بجای آنکه من تنها تمرکزم را روی المان‌های گرافیکی و بصری وبسایت بگذارم شروع به تفکیک کردن وظایفم به سه دسته کردم. 

دسته اول: خوب Markup نوشتن

اولین کار این بود که بتوانم کدهای برچسب‌گذاری شده بهتری بنویسم. این بدان معناست که دسته‌بندی محتوا و شیوه چیدن المان‌های داخل یک برگه را به خوبی انجام دهم. برای چنین کاری نیاز داشتم که بهتر از HTML استفاده کنم. HTML به صورت پیشفرض قابلیت دسترسی‌پذیری در آن پیاده‌سازی شده است. بنابراین ابتدایی‌ترین کاری که داشتم و باید انجام می‌دادم بسیار آسان بود. 

دسته دوم: بهبود وضعیت Markup از طریق CSS

دومین کارم این بود که از CSS برای بهتر کردن Markupهای نوشته شده استفاده کنم. از CSS باید به صورتی استفاده شود که روی مفاهیم محتوای وبسایت‌تان تاکید کند و تاثیر بیشتری بگذارد. اما در نظر داشته باشید که برای انجام این قسمت ابتدا باید مرحله قبل یعنی نوشتن HTML را به خوبی انجام داده باشید.

دسته سوم: پیاده‌سازی لایه تعامل HTML و CSS با جاوااسکریپت

سومین کاری که باید انجام می‌دادم این بود که یک لایه تعاملاتی را در وبسایت ایجاد می‌کردم. این کار از طریق جاوااسکریپت امکان‌پذیر بود. 

قبل از اینکه چنین دسته‌بندی را رعایت کنم، تنها روی المان‌های بصری توجه داشتم. اما حال علاوه بر آن باید به صورتی درست‌تر انتخاب‌های‌م را انجام دهم.

قاعده دوم: ASAP

ASAP مخفف As Semantic As Possible است. منظور از این قضیه مفهومی بودن برچسب‌گذاری‌های‌تان است. برای انجام چنین کاری باید ابتدا هدف اصلی تک تک المان‌های موجود در یک رابط کاربری را درک کنید. MDN یک منبع خوب برای این موضوع ایجاد کرده است که می‌توانید آن را در این لینک مطالعه کنید. 

برای مثال وقتی که در فرایند کدنویسی از Div استفاده می‌کنید، یک لحظه توقف نمایید و از خودتان بپرسید که آیا جایگزین مناسب‌تری برای Div وجود دارد؟ منظورتان را روشن کنید و بعد سراغ هر کدام از جایگزین‌ها بروید:

اگر قصد دارید که یک بخش جداگانه را در برگه ایجاد کنید پس بهتر است از <section> استفاده کنید.

اگر قصد ایجاد قسمتی برای نمایش محتوای وبلاگی، پست‌های اجتماعی و یا هر محتوای دیگری را دارید از <article> استفاده کنید.

می‌خواهید محتوایی را که به همدیگر مرتبط هستند را در کنار همدیگر به صورت مرتب یا نامرتب قرار دهید؟ پس از ul و ol استفاده کنید.


دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *